جمع احادیث پیامبر (صلّی الله علیه وسلّم) و آثار صحابه ش در قرن اول هجری توسط محدثین برجسته و کاردانی چون ابوبکر حزمی، زهری، شعبی و مکحول، سرمشقی قرار گرفت برای علما و محدثین دیگر، که در پرتو آن توانستند کارشان را با جدیت بیشتر و ابتکار دنبال نمایند.

قرن دوم هجری نیز دوران کوششهای تابعین و اتباع آنها برای تدوین هر چه کاملتر احادیث و آثار بود.

مرحله‌ی اول تدوین حدیث

تدوین حدیث، با نظم و ریزه کاریهای حیرت آوری که دارد، پس از عبور از مراحل مختلفی بدین رنگ درآمده است. علمای اولین مرحله‌ی آن را، سالهای آخر قرن اول و اوایل قرن دوم گفته‌اند که شکل پذیری آن در این دوره تا پایان قرن دوم ادامه داشته است.

در این مرحله هست که تصنیف و تدوین احادیث در دایره نظم قرار گرفته و وجهه‌ی رسمی‌ترین برای خود پیدا می‌کند. با شروع قرن دوم، کتب حدیث نیز هیئت تربیتی پیشرفته تری به خود گرفتند؛ کتاب‌ها مبوب گشته و احادیث متناسب با مفاهیم خویش تحت ابواب مربوط به خود جای گرفتند. اینکار آسانی‌هایی به بار آورد و با ملاحظه‌ی این موفقیت مفید، از آنگاه به بعد مصنفین از شیوه‌ی تبویب استفاده نمودند.

قرن دوم را ابتدای تبویب کتابها گفته‌اند و زمانی است که کار تدوین، سرعت و ترقی بیشتری یافت.

جامعین حدیث در قرن دوم

در قرن دوم اسلام، فریضه‌ی تدوین حدیث کاملاً جا افتاده بود و در تمام سرزمین اسلامی، در گوشه و کنار، مصنفین و محدثین کبار مشغول جمع آوری و نوشتن احادیث بودند. اگر بخواهیم معروفترین چهره‌ها را در این دوره بدانیم، فهرست ذیل کفایت می‌کند:

در مصر لیث بن سعد، در مدینه‌ی طیبه مالک بن انس (م 179)، در مکه معظمه معمر بن راشد (م 154)، در شام سعید بن عروبه (م 156)، در کوفه سفیان ثوری (م 181) و امام ابو یوسف (م 182) و امام محمد (م 189)، در واسط هشیم بن بشیر (م 183)، در مکه ابن جریج (م 150)، در بصره ربیع بن صبیح (م 160)، در ری جریر بن عبدالحمید (م 188) و در خراسان عبدالله بن مبارک (م 181).

شخصیت‌های نامبرده، همه در یک عصر می‌زیسته‌اند و برای همین نمی‌توان تشخیص داد که کدامیک در کار تدوین حدیث به صورت نظم یافته، اولین نفر بوده است. معذلک، سه کتاب از سه چهره‌ی برجسته، در این مورد بیشتر زبانزد عام و خاص هستند: 1- کتاب الآثار از ابن جریج، 2- الجامع از معمر بن راشد، 3- موطا از مالک بن انس. (والله اعلم).

تالیفات قرن دوم

بارزترین خصوصیت مصنفات حدیث در قرنی دوم، مبوب بودن آنها به ترتیب موضوعات فقهی است، حال آنکه در قرن نخست هدف اصلی از نوشتن و جمع احادیث، فقط جمع کردن آنها در کتب بدون ترتیب دادن بر حسب موضوع بود. با این حال در فهرست کتابهای قرن دوم نیز، کتاب‌هایی به چشم می‌خورد که فاقد این خصوصیت هستند. شماری از تالیفات این قرن، به قرار زیر است:

1- موطای امام مالک- این کتاب از پیشوای فقه مالکی – امام مالک بن انس – می‌باشد و در زمان خویش، صحیح‌ترین کتاب پس از کتاب الله به شمار می‌رفت؛ مرتبه‌ای که بعدها برای صحیح بخاری حاصل گشت.

تصنیف موطا به ترتیب، ابواب فقهی انجام گرفته و در آن کوشش شده است که روایات صحیح ثبت گردند. امام مالک در کتاب خویش مراسیل و فتاوای صحابه ش را نیز آورده است[150]. این کتاب تا حالا نیز در برنامه‌ی درسی حوزه‌های علمیه جای دارد و موفق شدن به تدریس آن، موفقیتی بزرگ برای یک مدرس رشته‌ی حدیث به شمار می‌رود.

2- کتاب الآثار ابوحنیفه- احادیث این کتاب را، امام نعمان بن ثابت کوفی، معروف به ابوحنیفه / پیشوای مذهب بزرگ حنفی، به شاگردان خویش املاء کرده است. وی این کتاب را از میان 40000 حدیث انتخاب فرموده است.

کتاب الآثار پس از تالیف شعبی، اولین کتابیست که احادیثش به ترتیب ابواب فقهی مرتب شده‌اند. این کتاب از نظر زمانی از موطای امام مالک مقدم است و همچنین ثابت شده که امام مالک از تالیفات امام ابوحنیفه استفاده کرده است. بر همین اساس، این کتاب به اعتبار اسلوب تدوین، عنوان اصل موطا‌ی امام مالک را دارا است[151].

احادیث کتاب الآثار را شاگردان متعددی از امام اعظم روایت کرده‌اند. لذا دارای نسخه‌های متعددی می‌باشد. از جمله‌ی آنها، روایت امام محمد، روایت امام ابو یوسف و روایت امام زفر می‌باشد. بسیاری از علمای بر آن شرح نگاشته و در ارزیابی رجال آن کتابها تصنیف کرده‌اند.

3- مغازى موسی بن عقبه- تالیف موسى بن عقبه (م 144 هـ) و کتابیست حاوی روایات و بیان نبردهای پیامبر ج که همه مستند و صحیح هستند. امام شافعی در توصیف این کتاب فرموده است: در بیان و ثبت غزوات، هیچ کتابی صحیح‌تر از این کتاب وجود ندارد[152].

4- جامع معمر- نوشته‌ی معمر بن راشد است و چون مشتمل بر احادیثی است که در برگیرنده‌ی هر نوع مضامینی می‌باشند، به آن جامع می‌گویند[153]. کتابیست مبوب و دوران مقبولیتی بلامنازع داشت، اما امروزه در دسترس نیست.

5- کتاب السیره- از ابن شهاب زهری و اولین کتابی است که در سیرت نبوی (عادات و خصایل پیامبر نگاشته شده است[154].

6- جامع سفیان ثوری- این کتاب از فقیه بنام و امام حدیث، سفیان ثوری (م 160 یا 161هـ) می‌باشد و در آن از شیوه‌ی تبویب کار گرفته شده است[155]. امام شافعی از همین کتاب استفاده کرده است[156].

7- کتاب‌غرائب- تالیف حافظ مشهور حدیث، حضرت شعبه بن حجاج (م 170 هـ) است. او در این کتاب، احادیث را به ترتیب استادان حدیث خویش مرتب کرده است.

8- کتاب الجهاد- نوشته‌ی شاگرد مشهور امام ابوحنیفه حضرت عبدالله بن مبارک (م 181 یا 182 هـ) – است، که در آن احادیث مربوط به جهاد مرتب شده‌اند[157].

9- مصنف حماد- از حماد بن سلمه (م 167 هـ) می‌باشد. این کتاب نیز بر حسب ابواب فقهی ترتیب یافته است[158].

10- تفسیر سفیان بن عیینه (م 198 هـ)- احادیثی که در این کتاب وجود دارند، فقط در رابطه با تفسیر قرآن هستند[159].

کتب یاد شده فقط چند عدد از کتاب‌های بی‌شمار قرن دوم هستند. آنان که در صدد اطلاع کامل‌تری از تالیفات این دوره هستند، می‌توان به منابع بزرگتر مراجعه نمایند.

تدوین حدیث در قرن سوم هجری

در قرن سوم، کار تدوین حدیث به جوانی خود رسید و در آن تغییرات شگرفی ایجاد گشت. اسانید طویل گشتند، هر حدیثی به چندین طریق روایت شد و به سبب گسترش چشمگیر علم، کتابهای رشته‌ی حدیث با ترتیب جدید به منصه‌ی ظهور رسیدند. در همین قرن بود که علم اسماء الرجال با قواعد پیچیده‌اش، به عنوان علمی منظم و با قاعده، در بازار پر رونق علم اظهار وجود کرده و در مورد آن کتابهای متعددی نوشته شد[160]. شش کتاب مشهور از صحیح‌ترین کتابهای حدیثی، که به صحاح سته یا صحاح ششگانه معروفیت دارند، نیز از رهآورده‌های مایه‌ی افتخار قرن سوم هستند.

مرحله‌ی دوم و ویژگی‌های کتب این دوره

نیمه اول قرن سوم، دومین مرحله‌ی تدوین حدیث به شمار می‌رود. تا قبل از این مرحله، تصانیف اغلب به دو نوعیت بودند: قسمتی از آنها تصانیفی بودند که پایبندی در انتخاب اسناد صحیح، در آنها به چشم نمی‌خوردند، بلکه هر حدیثی که می‌رسید، بلافاصله آن را درج می‌کردند. قسمت دوم، کتاب‌هایی بودند که در آنها التزام صحت اسناد شده بود و لیکن منحصر به مرفوع نبودند... بلکه در این نوع کتابها، احادیث مرسل، منقطع، آثار صحابه و حتی احادیث مقطوع (اقوال تابعین) را با مرفوع، مخلوط و کنار هم می‌نوشتند؛ به طوری که از عملکرد امام مالک (در موطا) بخوبی ظاهرست[161].

محدثین در صدد ترمیم این نقص بر آمدند و با شروع قرن سوم کار تدوین را بر شالوده‌های مترقیانه‌تر و کاملتری آغاز نمودند، آن گونه که تار اواخر نیمه‌ی قرن مذکور، توانستند تالیفات پیراسته تری از حدیث به دنیای اسلام تقدیم دارند. در تصانیف این مرجله احادیث مرفوع را از سایر انواع احادیث و آثار پاکسازی نمودند و افزون بر آن، ترتیب جدید دیگری برای نوشتن احادیث، ابتکار کردند که به این کتاب‌ها مسند می‌گویند.

مسانید: به کتاب‌هایی می‌گویند که در آنها احادیث، به ترتیب صحابه‌ی کرام س جمع شده‌اند. و این ترتیب ممکن است به ترتیب حروف الفبا، منزلت، یا سبقت در اسلام و یا تقسیم بندی به گروه مهاجر و انصار باشد.

مسند امام احمد: معروفترین و جامعترین کتاب مسند است که از امام چهارم اهل سنت و جماعت – امام احمد بن حنبل (م 241 هـ) – می‌باشد. از مسانید متعدد این دوره فقط مسند احمد شهرت و مقبولیتی به سزا یافته و از آن زمان تاکنون متداولترین مسند به حساب می‌آید. امام احمد در این کتاب تقریباً 40000 حدیث را با انتخاب از میان هفتصد و پنجاه هزار احادیث نوشته است[162]. پس از وی، پسرش – عبدالله بن احمد – برای ترتیب آن همت گذاشت و حدود 10000 حدیث به آن اضافه کرد. مسند امام اعظم، مسند شافعی، مسند ابوداود طیاسی، مسند حمیدی، مسند دارمی و مسند بزار نیز از مسانید مهم و مشهور هستند.

مرحله‌ی سوم

با اینکه تدوین حدیث در مرحله‌ی دوم به رسمی‌ترین صورت ممکن سازمان یافت، اما هنوز یک عیب مشهود در اندام آن خودنمایی می‌کرد که عبارت بود از: عدم ارزیابی احادیث در صحت.

در دوره‌ی قبل اگر چه در تصانیف، احادیث مرفوع راغیر مرفوع جدا ساختند، اما در همین مرفوعات بسیاری از احادیث ضعیف وجود داشت که به تنهایی نقصی بزرگ در تالیفات حدیثی به شمار می‌رفت. با توجه به این حالت، محدثین در سالهای آغازین نیمه‌ی دوم قرن سوم قدمی دیگر در تهذیب و پیرایش احادیث رسول الله (صلّی الله علیه وسلّم) برداشتند.

محدثین در این دوره، تصانیف را با دو حسن دیگر آراستند: اولاً؛ احادیثی را که مستقیماً (مرفوعاً) از آن حضرت (صلّی الله علیه وسلّم) روایت نشده بود، کنار گذاشتند و بر خلاف دوره‌ی اول، فقط به درج احادیث مرفوع همت گماشتند. ثانیاً؛ در ضبط و ثبت احادیث سعی در نوشتن احادیث کاملاً صحیح را، سرلوحه‌ی کارشان قرار داده و برای اینکار معیارهای دقیقی وضع کردند. نه آن گونه که در دوره‌ی دوم تدوین معمول بود. علمای حدیث بدین ترتیب، تدوین حدیث را وارد درخشانترین مرحله از مراحل پیشرفت و تکامل کردند.

صحاح ششگانه

در دوره‌ی سوم، با اینکه کتب زیادی با اسلوب مختلف پا به عرصه‌ی وجود نهاد، لیکن شش کتاب شهرت و قبولیتی جاودانه یافتند و به برکت تدوین این شش کتاب بود که مرحله‌ی سوم از مراحل تدوین حدیث اهمیت و برجستگی بیشتری یافته است. در اینجا هر یک از صحاح ششگانه را به اختصار معرفی می‌نماییم.

1- صحیح بخاری: تالیف امام محدثین محمد بن اسماعیل بخاری (256-194 هـ) می‌باشد. اسم کامل و اصلی کتاب، الجامع الصحيح المسند من حديث رسول الله و سننه و ايامه است که در اصطلاح آن را منسوب به مولفش، به اختصار صحیح بخاری می‌نامند. به آن جامع صحیح نیز می‌گویند.

به اتفاق تمام علمای صحیح بخاری، صحیح‌ترین کتاب پس از قرآن است. این کتاب از نظر صحت و اعتبار و مقبولیت به پایه‌ای است که بالاتر از آن متصور نیست. التزام صحت اسناد احادیث، بهره برداری فقهی از احادیث و ارتباط حیرت آور ابواب با یکدیگر از شاهکارهای قابل تحسین امام بخاری و خصوصیات منحصر به فرد جامع صحیح می‌باشد.

امام بخاری، چنان که خودش می‌گوید: این کتاب را از بین 600000 حدیث تدارک دیده است. مجموع احادیث انتخابی که در این کتاب گرد آورده است، با ملاحظه‌ی تکرار برخی احادیث، شمارشان به 7257 می‌رسد. حال اگر از به حساب آوردن مکررات صرف نظر نماییم، تعدادشان عددی نزدیک به 4000 را تشکیل می‌دهد. علاوه بر احادیث رسول الله ص، آثار زیادی از صحابه ش و کبار تابعین نیز در صحیح بخاری وجود دارد.

2- صحیح مسلم: از امام مسلم بن حجاج نیشابوری (216،206 یا 204 هـ) و از میان کتب حدیث صحیح‌ترین کتاب پس از صحیح بخاری است. صحیح مسلم از نظر ترتیب و تناسب احادیث و مباحث درغالب خوبی قرار دارد و بسیاری از صاحبنظران در این خصوصیت آن را از صحیح بخاری برتر دانسته‌اند، اگر چه در کل خصوصاً در اسناد و قبولیت در درجه‌ی دوم قرار دارد.

تعداد روایات صحیح مسلم با حذف احادیث تکراری، ٤٠٠٠ می‌باشد.

- احادیثی که در صحیح بخاری و صحیح مسلم گرد آمده‌اند، همه از احادیث صحیح انتخاب شده‌اند، لذا در یک اطلاق کلی به این دو کتاب، صحیحین می‌گویند. در صحت، مقبولیت، محبوبیت و مرجعیت هیچ کتابی به پایه‌ی صحیحین نیست. با تصنیف صحیحین، رتبه‌ی اول در مصنفات حدیثی، برای همیشه مختص این دو کتاب پر ارج گردید.

چهار کتاب دیگر – که به ترتیب جاری معرفی می‌شوند – نیز در بعضی از ویژگیها و خصوصیات، همتا ندارند که با نظر به همین امتیازات آنها را در جرگه‌ی صحیحین جای داده‌اند. و چون مولفین این کتابها در تدوین احادیث از شیوه‌ی تبویب به احکام فقهی کار گرفته‌اند، به آنها سنن می‌گویند.

3- سنن ترمذی- نوشته‌ی امام محمد بن عیسی ترمذی (279-209 هـ) است و در آن کلیه‌ی بابهای حدیث روایت شده‌اند. بنابراین مانند صحیح بخاری می‌توان به آن جامع نیز گفت.

سنن ترمذی (یا جامع ترمذی)، کتابیست که نزد محدثین از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. این کتاب دارای خصوصیاتی است که آن را از سایر کتاب‌های صحاح سته ممتاز ساخته است. از آن جمله یکی اینکه امام ترمذی اسامی تمام روایاتی را که از آنها حدیث را اخذ کرده است، آورده تا مشهور یا متوانر یا آحاد بودن حدیث روشن گردد. دیگر اینکه پس از نقل حدیث اختلاف نظرها و مذاهب علمای را درباره‌ی مسئله‌ای که از آن حدیث استنتاج شده، نوشته است. بیان احوال و مراتب حدیث در ضعف و قوت، صحیح و حسن بودن، غریب یا منکر بودن از ویژگی‌های امتیاز دهنده‌ی دیگر این کتاب پر ارج هستند.

4- سنن ابی داود- این کتاب حاصل کوشش‌های فراوان و نتیجه‌ی سالها قلم فرسایی دقیق و محتاطانه‌ی امام سلیمان بن اشعث سجستانی (275-202 هـ)، مشهور به ابوداود می‌باشد. از دیدگاه فقه، سنن ابوداود کتابی بس معتبر و مرجع فقها و محققین است. اگر صحیح بخاری در صحت، دومین کتاب پس از کتاب الله است، این کتاب در دقیق بودن، دقیقترین کتاب بعد از کتاب الله محسوبست.

مولف حدود 16000 حدیث را از بین 500000 احادیث انتخاب کرده و در کتاب خویش جای داده است. ناگفته نماند که از میان کتاب‌های حدیث، سنن ابوداود اولین کتابیست که علمای بر آن شرح نوشته‌اند.

5- سنن نسایی- از امام بزرگوار احمد بن شعیب بت علی (214-303 ھ) – است و چون از یکی از شهرهای خراسان قدیم به نام نسا بودند، او را نسایی می‌گویند.

سنن نسایی به اعتبار صحیح بودن اسناد، بلافاصله پس از صحیحین قرار دارد. نظر امام نسایی در شناخت و ارزیابی اسناد، بسی ژرف‌تر از نظر ابوداود و ترمذی است. اصل کتاب موصوف، دارای حجمی به مراتب بزرگتر و احادیث بیشتری بوده که بنام سنن کبری نامیده می‌شد. کتابی که هم اکنون به عنوان یک ماده‌ی درسی در حوزه‌ها بنام سنن نسایی تدریس می‌شود، در واقع مختصری از اصل کتاب است که مولف آن خود بنا به تقاضای یکی از امرای آن زمان، آن را تلخیص کرده است. نام حقیقی این کتاب مختصر، المجتبی من سنن النسایی یا سنن مجتبی می‌باشد.

6- سنن ابن ماجه- تالیف امام محمد بن یزید بن ماجه (273-209 هـ) است و از نظر ترتیب، آخرین کتاب از کتب ششگانه محسوب می‌گردد. سنن ابن ماجه نیز به نوبه‌ی خود در وسعت و جامعیت رتبه‌ای بلند دارد و مورد قبول عموم فقهاء و محدثین قرار گرفته است.

با ترتیب و تدوین شش کتاب مذکور، فن حدیث به نصف النهار خود رسید. در مرحله‌ی چهارم و پنجم، محدثین فقط به کارهایی دست زدند که جوانب این کار را بیش از پیش سترگ‌تر و کاملتر می‌ساخت. پس از آن برای خدمت به سنت، بجز تحقیق در اسمای رجال و تخریج و تشریح احادیث، کاری دیگر باقی نماند.

 

خلاصه و نتیجه‌ی بحث

اگر بخواهیم خلاصه‌ای از کل مطالب این فصل را در چند جمله، پیش نظر داشته باشیم، می‌توان چنین نوشت:

«مسلمین به محض صدور اجازه‌ی نوشتن حدیث، اندکی در این کار فروگذاری نکردند و با فعالیت‌های فردی و پراکنده، مقدمات تدوین حدیث را فراهم آورده و در اواخر قرن اول، قدم‌های اولیه و اساسی را در این راه برداشته و رفته رفته به آن نظم و رونقی خاص بخشیدند. آنچنانکه تا پایان قرن سوم، کار تدوین حدیث به یمن کوشش‌های بی دریغ و دقت نظر بی نظیر مردان حدیث، به ذروه‌ی شکوه و کمال رسید و جمله‌ی سنن به شیوه ‌های متنوع در مجموعه ‌های متعددی گرد آوری شد».

 مسلم است که در قرن سوم هجری، کار تدوین حدیث به اوج بالندگی و کمال خود رسید، اما گفتن اینکه تدوین حدیث تا قرن سوم به تعویق افتاده است، منصفانه نیست. منکرین سنت در این مورد نیز مانند سایر ادعاهای بی‌اساس‌شان، بی‌گدار به آب زده‌اند. و مانند همیشه از این نوع انتقادهای غرض آلود چیزی عایدشان نشده و نخواهد شد.

 

با چند اصطلاح آشنا شویم (اقسام حدیث)

هر حدیث به سبب ویژگیهای مخصوصی که دارد، در اصطلاح علمای حدیث مسمی به اسمیست که به آن، در رده‌ی خویش جای گرفته و از انواع احادیث دیگر ممتاز می‌گردد. این نامگذاری ممکن است به اعتبار کیفیت روایت، یا درجه بندی در صحت و سقم، یا به لحاظ مبدا حدیث و... باشد. احادیثی را که ذیلاً از آنها نام می‌بریم، فقط چند نوع از انواع زیاد حدیث می‌باشند. از میان اینها، به اسامی برخی در مباحث کتاب برخورده ایم و برخی دیگر چون کاربرد بیشتری دارند یا قسمت بزرگی از کل احادیث را تشکیل می‌دهند، انتخاب شده‌اند.

- اقسام حدیث به اعتبار مبدا صدور[163]:

1- مرفوع: آن است که از نبی (صلّی الله علیه وسلّم) روایت شده است. قول باشد یا فعل یا تقریر. مساویست که سند متصل باشد یا منقطع.

2- موقوف: حدیثی است که در آن نقل قول یا حکایت فعل صحابی باشد؛ متصل باشد یا منقطع.

3- مقطوع: حدیثی است که در آن نقل قول یا حکایت افعال تابعین باشد و موقوف بر آنهاست.

 - اقسام حدیث به لحاظ کیفیت روایت: (در تقسیم کلی بر دو نوع است).

1- مسند: روایتی است که سندش کامل بوده و مرفوعاً به نبی (صلّی الله علیه وسلّم) می‌پیوندد. به سخنی دیگر: حدیثی است که هیچ کدام از واسطه‌ها از سندش حذف نشده‌اند.

2- مرسل: آن است که راوی پس از اینکه یک یا چند واسطه را از میان بر می‌دارد، آن را به پیامبر (صلّی الله علیه وسلّم) نسبت می‌دهد. (این قسمت خود به اعتبار تعداد واسطه‌های محذوف و مقاطع حذف، به انواع متعددی منشعب می‌گردد).

 - اقسام حدیث ازنظر کامل یا ناقص بودن سند:

1-  حدیث متصل: به حدیثی می‌گویند که سندش متصل و کامل باشد. خواه مرفوع باشد و خواه موقوف و مانند آن.

2-  حدیث منقطع: روایتی است که از وسط سند آن یک راوی حذف شده است. (از انواع مرسل می‌باشد).

3-  حدیث معضل: به روایتی می‌گویند که از سندش دو راوی یا بیشتر حذف شده است. (قسمی دیگر از مرسل است.

 

پانوشت‌ها:

[150]- حقائق السنن، ج: 1، ص: 68.

[151]- محمد تقی عثمانی، درس ترمذی، ج: 1، ص: 46.

[152]- کتابت حدیث، ص: 179.

[153]- کتابت حدیث، ص: 179.

[154]- همان کتاب، ص: 179-178.

[155]- کتابت حدیث، ص: 180.

[156]- درس ترمذی، ج: 1، ص: 46.

[157]- کتابت حدیث، ص: 179.

[158]- کتابت حدیث، ص: 179.

[159]- همان کتاب، ص: 181.

[160]- ن، ک: درس ترمذی، ج: 1، ص: 47.

[161]- فضل الباری، ج: 1، ص: 59.

[162]- درس ترمذی، ج: 1، ص: 47.

[163]- تعریف تمام اقسام نوشته شده‌ی حدیث، از کتاب «قواعد فی علوم الحدیث» صفحات 27 و 28 اخذ شده است.